معنی از، دور انداختن، مازاد، مطرود، وازده، (درجمع) , فضولات وازدن، نپذیرفتن، نپسندیدن، رد کردن، امتناع کردن ,, معنی از، دور انداختن، مازاد، مطرود، وازده، (درجمع) پ فضولات وازدن، نپذیرفتن، نپسندیدن، رد کردن، امتناع کردن پ, معنی اx، bmc اjbاoتj، kاxاb، kzcmb، mاxbi، (bc[ku) , tqmgh mاxbj، j/vdctتj، j/sjbdbj، cb lcbj، اkتjاu lcbj ,, معنی اصطلاح از، دور انداختن، مازاد، مطرود، وازده، (درجمع) , فضولات وازدن، نپذیرفتن، نپسندیدن، رد کردن، امتناع کردن ,, معادل از، دور انداختن، مازاد، مطرود، وازده، (درجمع) , فضولات وازدن، نپذیرفتن، نپسندیدن، رد کردن، امتناع کردن ,, از، دور انداختن، مازاد، مطرود، وازده، (درجمع) , فضولات وازدن، نپذیرفتن، نپسندیدن، رد کردن، امتناع کردن , چی میشه؟, از، دور انداختن، مازاد، مطرود، وازده، (درجمع) , فضولات وازدن، نپذیرفتن، نپسندیدن، رد کردن، امتناع کردن , یعنی چی؟, از، دور انداختن، مازاد، مطرود، وازده، (درجمع) , فضولات وازدن، نپذیرفتن، نپسندیدن، رد کردن، امتناع کردن , synonym, از، دور انداختن، مازاد، مطرود، وازده، (درجمع) , فضولات وازدن، نپذیرفتن، نپسندیدن، رد کردن، امتناع کردن , definition,